شراره‌ی‌ بی‌آبی سوزونده لباتو کویر تشنه کرده دریای نگاتو رو دست بابا از دور می‌بینی فراتو می‌بینی از دور توو نخلا عموتو یا نه ببینم عمّه پوشونده گلوتو یا نه بریم شاید بگیریم جواب شاید بریم شاید برسیم به آب شاید سیراب بشی و بری به خواب شاید تو مرد میدونی؛ من قدرت رو می‌دونم میخوای با بابا باشی ای دردت به جونم واست تو راه میدون، لالایی می‌خونم می‌دونی کارو به آخر رسوندی یا نه می‌دونی تنها برا من تو موندی یا نه بریم به خاطر هر دومون شاید به رحم بیاد دل سنگشون شاید یا ابری شه دل آسمون شاید نخواستی جنگو از توو گهواره ببینی دلت نیومد من رو بیچاره ببینی ربابو سرگردون و آواره ببینی شنیدی آه دل آسمونو یا نه می‌بینی سمتت گرفتن کمونو یا نه حالا که می‌زنی دست و پا شاید می‌خوای بمونی پیش بابا شاید پیشم باشی روی نیزه‌ها شاید